1- اختلالات رشد عصبی و ذهنی
اختلالات رشد عصبی و ذهنی جز آن دسته از بیماریهای روانی هستند که در دوران نوزادی، کودکی یا نوجوانی تشخیص دادهمیشوند. این گروه از اختلالات شامل موارد زیر میشوند.
کم توانی ذهنی
ناتوانی ذهنی یا اختلال رشد فکری قبل از ۱۸ سالگی تشخیص داده میشود. این بیماران در عملکرد عقلانی دچار مشکل هستند. برای تشخیص عملکرد فکری معمولا تستهای استاندارد IQ انجام میشود. سطح IQ این افراد زیر ۷۰ است. این بیماران در رفتارهای انطباقی نیز دچار مشکل هستند. بهعنوانمثال در مراقبت از خود و مهارتهای زندگی مشکل دارند.
تاخیر کلی رشد
اگر روانشناس یا روانپزشک در کودک زیر ۵ سال ناتوانی رشدی را تشخیصدهد، در دسته اختلال تاخیر کلی رشد قرار میگیرد. در این اختلال کودک در شناخت، گفتار، عملکردهای اجتماعی و مهارتهای حرکتی دچار تاخیر است. این تشخیص موقت بوده و زمانیکه کودک به سن مناسب برای تستهای استاندارد IQ برسد، باید بررسی مجدد انجام شود.
اختلالات ارتباطی
این نوع اختلال روی توانایی درک و تشخیص زبان و همچنین گفتار شخص تاثیر میگذارد. اختلالات ارتباطی خود به ۴ دسته اختلال زبان، اختلال صدای گفتار، لکنت و اختلال ارتباط اجتماعی تقسیم میشوند. این نوع اختلال بیشتر در کودکان تشخیص دادهمیشود. این بیماران معمولا در زمینههای زیر دچار مشکل میشوند:
- درک زبان
- صحبتکردن
- شنیدن
- نشانههای اجتماعی
- حالات چهره
- حرکات
- ادراک عاطفی
اختلال طیف اوتیسم
این دسته از بیماران الگوهای رفتاری تکراری و محدود دارند. تعاملات اجتماعی و ارتباطات آنها دچار کمبودهای زیادی است. علائم مربوط به این بیماری در دوره اول زندگی تشخیص دادهمیشود. علائم اختلال طیف اوتیسم بهگونهای است که شخص در عملکردهای اجتماعی و شغلی دچار مشکلات جدی میشود.
2- اسکیزوفرنی و سایر اختلالات روان پریشی
اسکیزوفرنی اختلال مغزی پیچیدهای است. معمولا از اواخر نوجوانی یا اوایل بزرگسالی علائم آن ظاهر میشود. ادراک این بیماران نسبت به واقعیت تحریف شده و در تفکر و احساسات دچار اختلال هستند. ۲۰ تا ۳۰٪ این بیماران دورههای کوتاه بیماری را تجربه میکنند. در بقیه آنها بیماری مزمن است. حدود ۱۰٪ از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی دست به خودکشی میزنند. علائم این بیماری شامل موارد زیر میشود:
- توهمات
- اختلال در فکر
- کنارهگیری از اجتماع
- کمبود انگیزه
- کاهش احساسات
- پاسخهای نامناسب
- اختلال در تفکر و حافظه
- عدم بصیرت
3- اختلالات دو قطبی و مرتبط با آن
تغییرات خلقی و تغییر در سطح انرژی و فعالیت از ویژگیهای بیماران است. این افراد دورههای شیدایی و افسردگی را به طور متوالی تجربه میکنند. این حالات به صورت زیر تعریف میشوند.
- شیدایی: در این دوره انرژی و فعالیت شخص افزایش پیدا میکند. تحریکپذیری بیشتر شده و علائمی مانند حواسپرتی و اعتمادبهنفس بیشازحد ظاهر میشوند. زمانیکه حالت شیدایی پیشرفت کند، علائم روانپریشی مانند هذیان و توهم ظاهر میشود.
- افسردگی: در دوره افسردگی شخص غمگین بوده و علاقهای به فعالیتهای مشخص ندارد. شخص در این دوره علاقه خود را به فعالیتهای موردعلاقه گذشته خود از دست میدهد. احساس گناه و خستگی کرده و ممکن است به فکر خودکشی باشد.
4- اختلالات افسردگی
اختلالات افسردگی به چند دسته تقسیم میشوند. در تمامی انواع افسردگی شخص احساس پوچی، غم و تحریکپذیری دارد. اگر شخص برای بیش از ۲ هفته احساس غم و ناراحتی داشتهباشد، از فعالیتهای معمول لذت نبرد و حداقل ۳ مورد از علائم این بیماری را داشتهباشد، احتمالا دچار افسردگی است. علائم زیر میتوانند از نشانههای افسردگی باشند:
- حس غم
- احساس بدبختی
- نارضایتی
- تحریکپذیری
- حس گناه
- ناامیدی
- اعتمادبهنفس پایین
- بلاتکلیفی
- عدم تمرکز
- افکار شکستخوردگی
- مقصر دانستن خود
- حس بیارزش بودن
- کنارهگیری از خانواده و دوستان
- متوقفکردن فعالیتهای لذتبخش
- تکیه به الکل یا داروهای آرامبخش
- خستگی
- احساس بیماری
انواع اختلالات افسردگی شامل موارد زیر میشود:
- اختلال بینظمی خلقی مخرب: در دوران کودکی ظاهر شده و خشم شدید و تحریکپذیری از علائم آن است.
- اختلال افسردگی اساسی: شخص علاقه خود را به فعالیتها از دست داده و خلق افسرده پیدا میکند.
- افسردگی مداوم: این نوع افسردگی مداوم و مزمن است. علائم آن شدت کمتری دارد، اما در طولانیمدت روی زندگی شخص تاثیر میگذارند.
- اختلال نارسایی پیش از قاعدگی: سندروم پیش از قاعدگی با علائم افسردگی، اضطراب و تحریکپذیری مشخص میشود. ۱ یا ۲ هفته قبل از قاعدگی شروع شده و چند روز بعد از خونریزی از بین میرود.
- افسردگی ناشی از بیماری دیگر: اگر با وجود علائم افسردگی شخص دچار بیماری زمینهای مانند دیابت، سکته مغزی، سرطان یا عفونت HIV باشد، اختلال از این نوع خواهدبود.
5-اختلالات اضطرابی
اختلالات اضطرابی به چند دسته تقسیم میشوند. اما همه این اختلالات باعث میشود، شخص در پاسخ به موقعیتهای مختلف ترس داشته یا با ترس پاسخ دهد. ژنتیک، فشار و عوامل محیطی میتوانند در ابتلا به این بیماری اعصاب و روان نقش داشتهباشند. بهطورکلی این دسته از بیماریها با علائم زیر مشخص میشوند.
- خستگی
- تنش عضلانی
- معده درد
- احساس سفتی یا درد قفسه سینه
- خجالت
- تعریق
- لرزیدن
- تنگی نفس
- ضربان قلب تند
- سردرد
- سرگیجه
6-اختلال وسواس فکری – عملی و اختلالات مرتبط
اختلال وسواس فکری – عملی یک نوع اختلال اضطرابی محسوب میشود. ۲ تا ۳% جمعیت ممکن است به این بیماری مبتلا شوند. معمولا اولین علائم آن در اواخر کودکی یا اوایل نوجوانی خود را نشان میدهند. وسواس و اجبار در افکار و رفتار این بیماران دیدهمیشود. افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی افکار، تصاویر و تکانههایی را به طور مکرر تجربه میکنند. این حالت ناخواسته و آزاردهنده است و نوعی وسواس محسوب میشود.
اعمال آنها نیز تکراری و تشریفاتی است که بیشازحد وقت بیمار را گرفته و باعث ناراحتی میشود. این بیماران از وسواس و اجبار خودآگاه هستند؛ ما کنترلی روی آن ندارند.
اختلالات مرتبط با اختلال وسواس فکری – عملی شامل موارد زیر میشود:
- وسواس اجباری (OCD)
- اختلال بدشکلی بدن
- اختلال احتکار
- کشیدن مو (تریکوتیلومانیا)
- اختلال خراشیدن یا کندن پوست
- اختلال وسواس اجباری مرتبط با مواد یا دارو
- وسواس اجباری مرتبط با بیماری دیگر
این بیماران معمولا علائم زیر را دارند:
علائم وسواسهای رایج:
- ترس از آلودگی میکروبها، خاک یا سایر عوامل محیطی
- ترس آسیب ناشی از تصادف و بیماری یا مرگ برای خود و نزدیکان
- افکار و تصاویر مزاحم از رابطه جنسی یا خشونت
- توجه بیشازحد به تقارن و نظم
- نگرانی بیشازحد در مورد بیماری، مسائل مذهبی یا اخلاقی
- نیاز به دانستن و به خاطر سپردن موارد مختلف
علائم اجبارهای رایج:
- شستن بیشازحد دستها، دوشگرفتن و مسواکزدن
- نظافت و شستن بیشازحد خانه
- بررسی بیشازحد قفلها، وسایل برقی و وسایل مرتبط با ایمنی
- تکرار مداوم فعالیتهای معمول مانند نشستن و راهرفتن
- قوانین و الگوهای سفتوسخت برای چیدمان وسایل مختلف
- لمس، ضربهزدن یا حرکتدادن با الگوی معین یا تعداد دفعات مشخص
- سوال پرسیدن مداوم برای کسب اطمینان
- جایگزینی فکر بد با فکر خوب
7-اختلالات مرتبط با استرس
در گذشته این دسته از اختلالات روانی در گروه اختلالات اضطرابی قرار داشتند. اما امروزه این دسته جدا در نظر گرفته میشود. قرارگرفتن در موقعیت استرسزا و آسیب به شخص باعث بروز این نوع بیماری های اعصاب و روان میشود. انواع اختلالات مربوط به استرس شامل موارد زیر میشود.
اختلال استرس حاد
اضطراب شدید بعد از یک موقعیت آسیبزا مانند جنگ، بلای طبیعی یا مرگ یکی از نزدیکان باعث بروز این اختلال میشود. این اضطراب شدید حدودا تا ۱ ماه بعد از حادثه ادامه دارد. علائم آن شامل موارد زیر است:
- تغییر واقعیت در ذهن
- فراموشی جنبههای مهم آن موقعیت استرسزا
- فلاشبکهای واضح از رویداد
- کاهش پاسخ عاطفی
- خاطرات ناراحتکننده از موقعیت استرسزا
- مشکل در تجربه احساسات مثبت
اختلالات سازگاری
اختلالات سازگاری هم کودکان و هم بزرگسالان را تحت تاثیر قرار میدهد. زمانیکه یک تغییر ناگهانی مانند طلاق، پایان یک رابطه، جابهجایی یا ازدستدادن شغل در زندگی شخص ایجاد میشود، ممکن است در پاسخ به آن دچار اختلالات سازگاری شود. علائم آن شامل موارد زیر است.
- اضطراب
- تحریکپذیری
- حالات افسرده
- نگرانی
- عصبانیت
- ناامیدی
- احساس انزوا
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
زمانیکه شخص یک تجربه آسیبزا مانند تجاوز جنسی، حمله فیزیکی یا مرگ یکی از عزیزان را تجربه میکند، ممکن است دچار اختلال استرس پس از سانحه شود. آن خاطرات تروما اثرات آسیبزایی روی شخص ایجاد میکنند. علائم این اختلال شامل موارد زیر میشود:
- احیای تروما با خاطرات و کابوسها
- بیحسی
- مشکلات خواب
- دوری از افراد یا مکانهای خاص
- احساسات شدید از قبیل ترس، نگرانی یا خشم
اختلال دل بستگی واکنشی
این نوع اختلال کودکان را تحت تاثیر قرار میدهد. زمانی که کودک در سالهای اول زندگی با مراقبان بزرگسال خود رابطه سالمی نداشتهباشد، دچار این اختلال میشود. علائم آن عبارتند از:
- دوری و کنارهگیری از مراقبان بزرگسال
- اختلالات اجتماعی
- اختلالات عاطفی
8-اختلالات تجزیه ای (گسستی)
اختلالات تجزیهای یا گسستی باعث میشود بیمار از افکار، احساسات، خاطرات یا احساس هویت خود جدا شود. ممکن است افراد در زمان رویداد آسیبزا یا ساعات و روزهای بعد از آن دچار این اختلال شوند. ممکن است شخص رویداد را غیرواقعی تصور کند یا خود را خارج از آن رویداد ببیند. انگار رویداد را از تلویزیون تماشا میکند. معمولا این نوع اختلال بدون درمان برطرف میشود.
نوع و شدت بیماری در علائم ظاهر شده تاثیر دارد. اما بهطورکلی ممکن است شخص دچار نشانههای زیر شود:
- احساس جداشدن از خود
- مشکل در مدیریت احساسات
- تغییرات ناگهانی و بدون دلیل در خلقوخو
- مشکلات افسردگی یا اضطراب
- واقعیتزدایی (احساس واقعی نبودن دنیا)
- مشکل در حافظه (مشکلی که به آسیب فیزیکی مرتبط نباشد.)
- مشکل در تمرکز
- نقص قابلتوجه در حافظه مانند فراموشکردن اطلاعات شخصی
- احساس اجبار برای انجام رفتاری خاص
- سردرگمی هویت
۴ نوع اختلال تجزیهای وجود دارد که شامل موارد زیر هستند.
فراموشی تجزیه ای
زمانیکه شخص نمیتواند جزئیات یک موقعیت استرسزا را به خاطر بیاورد. بیمار متوجه ازدستدادن حافظه خود میشود. فراموشی ممکن است چند روز تا چند سال طول بکشد. گاهی ممکن است این بیماری با اختلال دیگری مانند اختلال اضطراب مرتبط باشد.
اختلال مسخ شخصیت
بیمارانی که دچار اختلال مسخ شخصیت هستند، احساس جدایی از زندگی، افکار و احساسات خود میکنند. این افراد در ارتباط عاطفی با خود دچار مشکل هستند. این حالت شبیه تماشای یک شخصیت در فیلمی خستهکننده است. این بیماران مشکلات تمرکز و حافظه دارند. در مراحل پیشرفته بیماری، شخص حتی نمیتواند خود را در آینه تشخیص دهد.
اختلال هویت تجزیه ای
شدیدترین نوع اختلال تجزیهای این اختلال بوده و جز بحثبرانگیزترین حالات این بیماری است. در گذشته به اختلال هویت تجزیهای اختلال شخصیت چندگانه میگفتند. در این بیماری دو یا چند شخصیت در فرد بیمار همزیستی میکنند. این حالات شخصیتی روی رفتار بیمار تاثیر میگذارد. اما شخص از آنها اطلاعی نداشته و آن را نقص حافظه بهحساب میآورد. این بیماران معمولا همیشه دچار اختلال فراموشی تجزیهای هم میشوند.
9-اختلال علائم جسمانی و اختلالات مربوط به آن
در گذشته به این دسته از بیماریها اختلالات جسمانی گفتهمیشد. اختلالات علائم جسمانی دستهای از بیماری های اعصاب و روان هستند که علائم جسمی در آن برجسته بوده اما توضیح فیزیکی قابل تشخیصی برای آن وجود ندارد. زمانی که برای نشانه فیزیکی توضیح پزشکی وجود نداشته باشد و در کنار آن افکار، احساسات و رفتارهای غیرعادی ایجاد شود، احتمالا شخص دچار اختلال علائم جسمانی است. این نوع اختلالات شامل موارد زیر میشود.
اختلال علائم جسمی
در این نوع اختلال شخص بهقدری با علائم فیزیکی درگیر میشود که عملکرد کلی او در زندگی مختل میشود. در نتیجه شخص دچار پریشانی عاطفی میشود. البته علائم فیزیکی آنقدر جدی نیستند که از تحمل شخص خارج باشند. اما واکنش افراطی به آن میتواند تاثیر منفی روی زندگی بیمار ایجاد کند.
اختلال اضطراب بیماری
این بیماران از وجود یک بیماری خطرناک و جدی در نگرانی هستند. در این اختلال شخص بیشازحد نگران عملکرد بدن خود است و این اطمینان را دارد که به بیماری جدی مبتلا شده یا در آینده مبتلا میشود. حتی اگر در چکاپ و آزمایشهای پزشکی هیچ مورد مشکوکی مشاهده نشود، شخص اطمینان حاصل نمیکند.
اختلال تبدیلی
در این بیماری شخص علائم حسی یا حرکتی را تجربه میکند. اما توضیح پزشکی برای آن وجود ندارد. معمولا شخص بعد از تجربه آسیب فیزیکی یا رویداد استرسزا دچار این اختلال میشود.
اختلال ساختگی
این اختلال قبلا به طور مجزا بررسی میشد، اما امروزه در دسته بیماریهای علائم جسمانی قرار گرفتهاست. شخص در این اختلال علائم بیماری را ایجاد کرده یا آن را مبالغه میکند. بیمار برای جلبتوجه وانمود به بیماری میکند.
10-اختلالات خواب و بیداری
بیماران مبتلا به این اختلال در الگوی خواب دچار مشکل میشوند. این تغییرات باعث پریشانی شده و روی عملکرد روزانه فرد تاثیر منفی میگذارد. این اختلالات شامل موارد زیر میشود.
نارکولپسی (حمله خواب)
شخص در این اختلال نیاز سرکوب نشدنی به خواب دارد. در این حالت قدرت عضلانی به طور ناگهانی کاهش پیدا میکند. این بیماران در خواب و در بیداری توهماتی را تجربه میکنند.
اختلال بی خوابی
این بیماران برای خواب کافی دچار ناتوانی میشوند. بسیاری از افراد ممکن است در طول زندگی خود مشکلات خواب را تجربه کنند. اما زمانی به آن اختلال گفته میشود که باعث پریشانی شخص شده و اختلالات قابلتوجهی ایجاد کند.
اختلال پرخوابی
شخص علیرغم خواب کافی دچار خوابآلودگی میشود. بیمار ممکن است در زمان و مکان نامناسب مانند مدرسه و محل کار به خواب برود.
اختلالات خواب مربوط به تنفس
افرادی که دچار ناهنجاریهای تنفسی مانند آپنه خواب هستند، در طول خواب دچار وقفههایی میشوند. در نتیجه شخص بیمار مشکلاتی را در طول روز از جمله بیخوابی و خوابآلودگی را تجربه میکند.
پاراسومنیا
رفتارهای غیرعادی در خواب مانند راهرفتن، صحبتکردن، ترس از خواب و خوردن در خواب جز علائم است.